فرمان با عصا
در خط بوديم. مسئول محور، «حاج علي موحد» همراه با برادر «حسن قرباني» به خط آمده بودند تا به نيروها سر بزنند. من بيرون سنگر ايستاده بودم كه با آنها برخورد كردم. حاج علي به من گفت: «فلاني برو داخل سنگر، اينجا در خطر هستي.»
گفتم: «الان مي روم.»
ايشان يك عصا همراه داشت. با آن مرا مورد خطاب قرار داده و گفت: «به تو مي گويم برو توي سنگر!»
من بالاجبار تصميم گرفتم به داخل سنگر بروم. هنوز چند قدمي داخل سنگر نشده بودم كه پشت سرم يك گلوله به زمين خورد. نگاهي به عقب انداختم، ديدم حاج علي موحدي و حسن قرباني هر دو بر زمين افتاده اند. هردوي آنها در اثر برخورد تركشهاي آن گلوله به شهادت رسيده بودند.
راوي: اسماعيل عابدي

***

موضوعات: فرمان باعصا  لینک ثابت