مزد نماز جماعت | ... |
مزد نماز جماعت
برادر آزاده سرهنگ پاسدار سید حسین فرمیباف میگوید: در دوران اسارت یک روز هنگام مغرب نماز خود را به جماعت برگزار کردیم. فرمانده اردوگاه تهدیدهای زیادی کرد ولی ما به این حرفها اعتنایی نداشتیم، ساعتی از شب گذشته بود و ما در خواب بودیم که از صدایِ دلخراش ترانههای عربی که از بلندگو پخش میشد بیدار شدیم. دقایقی بعد 50 کماندوی عراقی با کابل و باتوم وارد آسایشگاه شدند و همه را به باد کتک گرفتند. آنقدر زدند که خودشان هم دیگر نای زدن نداشتند. آنها رفتند و ساعتی دیگر بازگشتند و باز همه را زدند. دفعه سوم ساعت 8 صبح به ما حمله کردند و این بار وحشیانهتر زدند به گونهای که همه زخمی و مجروح شدیم. سپس فرمانده اردوگاه به پشت بلندگو رفت و گفت: هذا جزاءُ الصّلات. این مزد نماز جماعت است.
(کتاب سبک زندگی صفحه 210)
[جمعه 1397-02-07] [ 07:01:00 ق.ظ ] |
ممنون
1397/11/07 @ 16:35
فرم در حال بارگذاری ...