پیام شهید | ... |
[چهارشنبه 1397-11-24] [ 04:38:00 ب.ظ ] |
خاطرات خاکی
خاطرات هشت سال دفاع مقدس در سنگر جبهه و شهادت شهدای مطهر
|
|
|
||||||||||||||||||||
?داخل اتوبوس? نشسته بودیم از دوستم پرسیدم : #شهیدهمت رو مےشناسے؟? گفت: همون اتوبانه؟ آره ؛ چند بار از اونجا رد شدم.? گفتم: ازش چے می دونے؟? لبخندی زد وگفت?: اینکه مسیر ما واسه رسیدن به خونه مادر بزرگمه? ،شهیده دیگه، اسماشونو روهمه اتوبانا وکوچه ها گذاشتن ،همه می شناسن دیگه! سرمو پایین انداختم و ساڪت شدم ….?? دلم سوخت . زیر لب گفتم:? اونکه مردم می شناسن☝️ ، مسیر خونه مادر بزرگه نه #شهیدهمت و #شهیدهمتها..?.. #شهیدهمت اسم یه راه نیست ☝️، جهت راهه!? زین الدین ؛ باقرے ؛ چمران ؛ باکرے ؛ کاظمے و… . اینها فقط اتوبانے “براے رسیدن” نیستند!? . بلڪه همراهانے هستند “براے رساندن…"?
« ما الان تنها با آن هایی ڪار داریم ڪه رهرو عشقند ، نہ رهرو تڪلیف ؛ ” رهرو عشق ” یڪ گام بالاتر از تڪلیف است .» امام خمینی (ره) در خواب این جملہ رو بهش گفتہ بود . اما طوری با این جملہ حال میڪرد ڪه انگار امام اون رو مستقیم توی گوشش زمزمہ ڪرده … وقت هایی ڪه از ڪم لطفی ها دلش می گرفت همین جملہ رو تڪرار میکرد .
« اشلو » ڪیست ؟ ? « مرتضی جاویدی بین عراقیها معروف شده بود بہ اشلو ! » « از بس ڪه خودش را بہ سنگرهایشان میرسانده و بہ عربی باهاشان صحبت میڪرده و میگفتہ : «اشلونڪ ؟» یعنی حالت چطوره ؟! بعد ڪه میرفتہ ، میفهمیدهاند از نیروهای ایرانی بوده و خودش را عراقی جا زده ڪه از آنها اطلاعات منطقہ را بگیرد . » « از طرف ستاد فرماندهی جنگ عراق برای سرش جایزه گذاشتہ بودند . » دو سہ بار هم بہ دروغ از رادیوشان اعلام ڪرده بودند مرتضی جاویدی ، مشهور بہ اشلو ، از فرماندهان مهم ارتش دشمن و از مزدوران خمینی بہ درڪ واصل شد ! « برای همین چیزها بود ڪه هر فرمانده لشڪری آرزو داشت فرمانده گردانی چون او داشتہ باشد .»
|
||||||||||||||||||||
|